آیه سادات بانوآیه سادات بانو، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره
پیوند عاشقانه ماپیوند عاشقانه ما، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

مامان آیه سادات

دلم کربلا میخواد...

امام باقر ع فرمودند: اگر مردم میدانستند در فضیلت زیارت امام حسین ع چه نهفته است، از شوق جان میدادند و نفسهایشان از حسرت قطع می شد. اربعین نزدیکه...خیلی دلم هوس کربلا کرده کاش ما هم امسال پیاده میرفتیم کربلا تا یه کم درد و رنج سفر ببینیم و یه ذره بفهمیم بانوی صبورمون حضرت زینب س چی کشیدن توی اون لحظات سخت و  یه کم خود ساخته بشیم و روحمون رو صیقل بدیم و میرفتیم به پابوسی و دیدن آقامون امام حسین ع ... اما امسال هم نشد یعنی هنوز صافی دل و پاکی روح ندارم که برم و لیاقتش نصیب ما نشده... خوش به سعادت کسایی که امسال برای اولین بار رفتن و حتی برای چندمین بار که محشره... اگه شما هم راهی بهشت زمین کربلا هستید ...
26 آبان 1395

شیرین کاری دخمل جونی

اینم از مراسم ماست خوری آیه ساداتم. که خیلی دوست داره اینکار انجام بده خلاقیت جدید آیه بانو که یاد گرفته بره تو کشوی کمدش بشینه قیافشو ببین قربون چشمات بشم عزیز دلم ...
18 آبان 1395

مشهد مقدس

سلام اینم عکسهای طلاچه که قول داده بودم... اینجا قبل از رفتن به مشهد مقدسه. وروجک رفته تو چمدون نشسته انگار میخواد با اسباب بازیهاش که جمع کردم یکجا باشه. چه تعجبی کرده اینجا هم بارگاه ملکوتی آقا امام رضا (ع) ایشونم سقای آقا امام حسین(ع) در حرم حضرت امام رضا(ع)اگه حضرت قابل بدونن... بقیه عکسها... اینجا هم آیه بانو رفته پارک محلی که تو مشهد اقامت داشتیم بازی میکنه   ...
8 آبان 1395

امام مهربانی ها ما را هم طلبید...

خیلی دوست داشتم امسال بهمراه خانواده به پابوسی آقا امام رضا(ع) بریم که الحمدالله قسمت شد و حضرت روی ما رو زمین ننداخت. برای اولین بار بود تاسوعا و عاشورای حسینی در مشهد مقدس بودیم بارگاه ملکوتی آقا امام رضا(ع) و برای اولین بار بود که آیه ساداتم در کنار من و همسری مشرف شد به مشهد مقدس. انشاءالله قسمت همه بشه. اینجا عشق است.اینجا بوی مهربانی می دهد. اینجا صدای زمزمه های عاشقان به گوش می رسد و اینجا نگاه خدا پررنگ تر می شود وقتی که به او خیره میشوی و طلب بخشش می کنی...                              &...
26 مهر 1395

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع)

محرم زیباترین فصل عاشقی... محرم مکتب درس و صبوری... شروع شد... چله زیارت عاشورا گرفته بودم ولی چند روزشو جا موندم تصمیم گرفتم تا آخر ماه هر روز بخونم یعنی یه جورایی خودم جریمه کردم... آقا جانم شرمنده ام حتی نتونستم سر قول خودم باشم منو ببخش... اولش که چله گرفتم نمیدونستم بعد 40 روز چی بخوام از آقا ابا عبدالله الحسین... الان که فکرشو می کنم میگم آقا جون کمک کن نماز صبحام خواب نمونم کمک کن کمتر غیبت کنم، کمک کن شرمنده شما نشم. آقا جونم کمک کن مسلمان زندگی کنم فقط همین... یه روزهایی پیش خودم فکر میکنم که حتی اصول اصلی و ابتدایی اسلام رو نمیتونم عمل کنم چه برسه به بقیه چیزها چقدر فاصله پی...
12 مهر 1395